آشنایی و موارد درمان با زالو
زالو جانوری حیرت انگیز
زالو چیست؟
زالو حیوانی است از گروه کرمهای آبزی و از راسته آرواره داران بدن جانور قابلیت انقباض و انبساط فراوان دارد ، طول بدن بین 3 تا 25 سانتیمتر وعرض بدن حدود 1 سانتیمتر است . در جلوی بدن یک بادکش وجود دارد که مرکب از 2 حلقه است و دهان در این ناحیه واقع شده است و در انتهای بدن یک بادکش مدور مرکب از 7 حلقه دارد که توسط این بادکش خود را به یک نقطه متصل میکند و نقطه اتکایی است برای حرکت کردن .
زالو 3 فک دارد و هر فک 100 تا دندان خواهد داشت یعنی یک زالو حدود 300 دندان فوق العاده ریز دارد .
تاکنون 630 نوع زالو شناخته شده که بعضی خونخوار، بعضی گوشتخوار و بعضی سمی اند ، زالوی پزشکی تنها یک نوع است و به نام علمی Hirudo medicinalis که از گونه های زالوی آرواره دار بی خرطوم میباشد .
زالوی پزشکی :
معروفترین زالوها زالوی پزشکی یا medical leech نام دارد ، طول بدن 5 تا 12 سانتیمتر میباشد .
رنگ آن زیتونی است که خطهای طولی زرد رنگ دارد .
در زمان زالو درمانی ( هیرودو تراپی ) باید توجه داشت که حتماً از Hirudo medicinalis استفاده شود چون اگر از زالوهای متفرقه استفاده شود نه تنها اثر درمانی ندارد بلکه ممکن است باعث مرگ نیز شود ( زالویی سمی با نام علمی Limnatis nilotica باعث مسمومیت خیلی ها شده است ) .
البته زالوهای سمی رنگهای تیره و سر بزرگ دارند و براحتی قابل تشخیص اند.
زالوی پزشکی دارای آنزیمهای فراوانی در داخل دهان خود میباشد که همین آنزیمها باعث بهبود انواع بیماریها میشود ، باید توجه داشت که هدف از زالو درمانی ورود همین آنزیمها به بدن است و در وهله بعد خارج شدن خون .
بیش از 24 نوع آنزیم داخل بزاق زالوی پزشکی است که چند مورد مهم آن را ذکر مینماییم :
1) Hiruin
هيرودين : مهمترين
ماده ضد انعقاد بزاق زالو است. پروتئيني متشكل از 65 اسيد آمينه است و رديف
اسيدهاي آمينه آن با تكنيك PCR مشخص شده است.
خاصيت ضد انعقادي هيرودين قوي تر از هپارين است. عمل هيرودين به وسيله عوامل ديگر
موجود در زالو مانند همنتين و آنتي استاتين تقويت ميشود. فعاليت هيرودين را از
روي خاصيت ترومبين آن بيان ميكنند. امروزه فرم نوتركيب هيرودين به نام ليپرودين
سنتز شده است. هيرودين توانايي زيادي در ممانعت از انعقاد خون دارد به طوري كه چند
قطره بزاق دهان زالو قادر است مقدار زيادي خون را به صورت مايع نگهدارد و مانع
انعقاد آن شود ( با آزمايشي كه به صورت تجربي بر روي خون مكيده شده توسط زالو
انجام شد زمان لخته شدن خون به بيش از 6 ساعت افزايش يافته بود ) .
2) Calin
3) Hementin
4) Saratin
5) Esterase
استرازها : از ليپوليتيك
فاكتورها هستند و چربیها را تجزيه میكنند و استفادههای درمانی از آن شروع شده
است .
6) Hementrin
مانع فعاليت كاليكريين و فاكتورهای XI و XII می شود .
7) Lepiradin
8) Hirulog
9) Bdeli
بدلين : اين يك آنزيم مهار
كننده پروتئازها مانند تريپسين كيموتريپسين يا پلاسمين است كه فاكتورهای تورم و
پخش شدن در بافت ميباشند .
10) Apyrase
آپيراز : يك آنزيم قوی ضد تجمع
پلاكتها با اثرات روان سازی جريان خون است .
11) Bivaliudin
12) Eglin
اگلين : ضمن اين كه يك آنزيم
ضد تورم است ، ضد اكسيداسيون و ضد راديكال نيز ميباشد .
13) Destabilase
دستابيلاز : اين آنزيم كه يك
فاكتور ضد تجمع پلاكتی بسيار قدرتمند است ، با اثرات فيبرينوليزی و هيدورليزكنندگی
منجر به حل شدن لختههای خونی تشكيل شده میشود ، اين آنزيم به وسيلهی نيكونوف
كشف گرديد كه يك شيوهی درمانی بسيار هيجانانگيز را معرفی كرد .
14) Hyloronidase
هيالورونيداز : اين ماده هم به عنوان
فاكتور پخش كننده و هم به عنوان يك آنتی بيوتيك عمل ميكند . اين آنزيم
با حل كردن مواد بافتی ، زمينه پخش بزاق زالو را در بافتها فراهم میكند و با اين
كار زالو توانايی می يابد بافتهای دور دست را نيز تحت تأثير قرار دهد و اثرات
درمانی در همه جای بدن به خصوص در نزديكی محل اتصال زالو به بدن بر جای بگذارد .
15) Lipase
ليپازها : از ليپوليتيك
فاكتورها هستند و چربیها را تجزيه میكنند و استفادههای درمانی از آن شروع شده
است .
16) Collagenase
17) Serotonin
18) Dopamine
و.. . . . . . . .
آنتي الاستاز : اين ماده كه از طريق كنترل عمل الاستاز فعاليت میكند ، آنزيمی است كه الاستين جلدی را به خصوص در پوست ، تنزل ميدهد .
ماده گشادكننده رگ : اين ماده كه هنوز به طور رسمی مشخص نشده بسيار شبيه هيستامين است . اين ماده مانند نوروترانسميترها كه از 34 غذهی مغزی كه در طول بدن زالوی هيرودومديسيناليس تقسيم شدهاند ، ترشح میشود . چند دقيقه پس از اتصال زالو محل نيش قرمز و پرخون میشود ، شايد اين پرخونی را بتوان به اين ماده نسبت داد كه جريان خون را در محل افزايش داده است .
منوكسيد نيتروژن سنتتاز : اين فاكتور موجود در بزاق زالو شبيه به نوع انسانی است كه سبب ترميم اعصاب صدمه ديده میشود .
اورگلاز : دارای اثرات درمانی در بيماری آرتروز است . بسيار ديده شده است كه افراد مبتلا به آرتروز زانو كه از درد زانو و محدوديت حركتی زانوها رنج می برند با چند جلسه زالو درمانی بهبودی بسيار می يابند . و ما اين را به كرات تجربه كردهايم . زالو همچنين كاتكولامين ترشح میكند كه روی پايانههای عصبی بخصوص در پوست مانند دوپامين و سروتونين عمل ميكند .
هر کدام از این آنزیمها تاثیراتی شگرف روی بدن ما میگذارند و از آنجا که این آنزیمها بیولوژیک است و سنتز شده لابراتواری نمیباشد بیشترین تاثیرات راخواهند داشت .
بیماریهای درمان شده با زالو :
1) آرتروز
2) جوشهای صورت
3) بعد از جراحی زیبایی برای رفع چین وچروکها
4) بعد از جراحی پیوند عضو برای بقای پیوند
5) از بین بردن اثرات بعد از سکته ها مخصوصا"سکته مغزی
6) جلوگیری از لخته شدن خون و انواع سکته
7) از بین بردن سردی و مور مور شدن پاهای افراد دیابتیک
8) جلوگیری از ایجاد لخته در عروق کرونر قلب
9) افراد دچار chest pain که مجبور به استفاده از T.N.G میباشند
10) واریکوسل
11) پرولاپس رکتوم
12) تورم
13) سینوزیت
14) ملانوم
15) واریس پا
16) فیستول آنال
17) لکه های پوستی
18) عفونتهای پوستی
مسایل متفرقه در باره زالو :
1. F . D .A در تاریخ 24 ژوئن 2004 زالو را به عنوان یک درمانگر کامل به رسمیت میشناسد
2. شرکت Biofall که یک شرکت معتبر انگلیسی است و تقریباً درتمامی کشورها کار تامین لوازم پزشکی را انجام میدهد هر عدد زالو را در اینترنت 28 یورو قیمت داده است.
3. بهترین زالوی شناخته شده در دنیا از نظر کیفیت آنزیمها H-Medicinalis orientalis یا زالوی پارسی میباشد که در ایران وجود دارد.
4. نگاشته های چینی ها در قبل از میلاد و تصاویر زالو درمانی مصریان بعد از میلاد و نگاشته های شیخ الرئیس بو علی سینا و حکیم جرجانی همه نشان دهنده تاریخ چند صد ساله زالو درمانی است .
آنچه میتواند چنین روند فزایندهای از کاربرد زالو را توجیه کند ، کشف خواص برخی از مواد پروتئینی و آنزیمی بزاق آن میباشد که به شرح زیر توضیح داده میشود :
1. خاصیت بیحسکنندگی : باعث کاهش درد موضعی هنگام نیش زدن میشود که عمدتاً به دلیل وجود ماده هیرودین (Hirudin) است.
2. خاصیت گشادکنندگی عروق : به دلیل وجود ماده هیستامین است.
3. خاصیت ضد انعقادی : به دلیل وجود آنزیم هیالورونید از موجود در بزاق زالو میباشد . این آنزیم خاصیت آنتی بیوتیکی و حل کردن موکوس بسیار قوی دارد به طوری که در درمان گلوکوم هم بسیار موثر است .
4. خاصیت آنتی بیوتیکی : که اخیراً مورد توجه بسیاری قرار گرفته و روی بیماریهای ناشی از استاف طلایی و میکروب سل و اسهال خونی و دیفتری موثر است .
5. خاصیت ضدالتهابی و ضدلختهای : محل نیش حیوان به شکل Y میباشد و هنگام گزش فرد درد بسیار خفیفی احساس میکند . زالو در حین مکیدن خون ، بزاق خود را به بدن فرد تزریق میکند و در اثر مکش خون ۵ تا ۱۰ برابر افزایش وزن پیدا میکند .
هر زالو طي مدت 15 تا 60 دقيقه 5 تا 15 ميلي ليتر خون مي مكد كه 10 برابر حجم بدن خود را تشكيل مي دهد .
خونريزي پس از جدا شدن زالو دو تا 10 ساعت طول مي كشد . ماده بي حسي تزريق شده توسط زالو در موضع ، سبب از بين رفتن درد حين نيش زدن و مكيدن خون مي شود.
کشورهایی نظیر روسیه و انگلستان و آلمان از تولید و صادرات زالو درآمد هنگفت ارزی بدست میآورند.
در مسکو و اکراین کرمهای آرایشی برای رفع چین و چروک صورت تولید شده که ماده مؤثر آن از بزاق دهان زالو گرفته شده است.
موارد استفاده از زالو دردرمان بيماريها
1. دُمَلها و زخمهای چرکی و جوشهایی که در اثر عفونت خون یا در اثر ترشح هورمون جنسی در خون ( در اوایل بلوغ ) بر پوست چهره و بدن ظاهر میشود و آفتِ زیبایی دختران جوان است. زیر هر زخم یک عدد زالو بیندازد.
2. غدههای عفونی زیر پوست که درد دارد با انداختن یک زالو زیر غده و یا در ورم گلو از بیرون معالجه میشود.
3. برای گرفتگی رگهای قلب که موجب عوارض قلبی و تنگی نفس میشود و دکترها با عمل باز و هزینههای کلان بدون ضمانت عمل میکنند . با انداختن 4 عدد زالو بالای پستان چپ با ضمانت و هزینه کم رگها باز میشود و این مجمع صدها تجربه در این زمینه دارد .
4. عوارض سکته مغزی و نرسیدن خون به مغز به صورت فلج یکطرفه و رعشه و لرزش سر و دستها و ضعف مغز ظاهر میشود . با انداختن 2 عدد زالو به پشت گوش طرف مقابل آن طرفی که فلج شده ، مویرگهای مغز باز و معالجه میشود .
5. عوارض قند بر چشمها ( مویرگهای چشم از خون غلیظ قندآلود پُر میشود و موجب کوری میگردد ) با انداختن 2 عدد زالو به دو طرف چشمها خون مویرگهای چشم تخلیه و بینایی برمیگردد .
6. عوارض قند روی پاها که باعث سیاه شدن و گاه زخم شدن پاها میشود و جراحها پای مریض را از مچ قطع میکنند. با انداختن 4 عدد زالو به محل سیاه شده که هر ۱۵ روز تکرار شود ، خون قندآلود تخلیه و رنگ پوست پا طبیعی میشود .
7. واریس و برجسته شدن و ورم کردن رگهای ساق پا که گاه با درد شدیدی همراه است . با انداختن 5 عدد زالو روی پاها و تکرار آن هر 20 روز واریس و درد شدید و ورم آن خوب میشود .
8. آرتروز مزمن و درد شدید زانو و آب زانو و ورم زانو و زیر زانو با انداختن 4 عدد زالو روی پاها تکرار هر ماه آن معالجه میشود .
9. سردرد و سینوزیت مزمن و عفونت سینوسها با انداختن 4 عدد زالو به شقیقهها ، عفونت تخلیه و سردرد خوب میشود .
10. کیست و عفونت پستانها با انداختن 4 عدد زالو زیر هر پستان برطرف و معالجه میشود .
11. ورم لوزهها و عفونت آن و خنازیر ( زخم خطرناک گلو ) با انداختن 4 عدد زالو ازبیرون به لوزهها و زخم خنازیر معالجه میشود .
12. نقرس و درد شدید پاها با انداختن 4 عدد زالو بین انگشتان پا معالجه میشود .
13. باد سرخ ( ورم بینی ) و پوست سر با انداختن 4 عدد زالو به محل ورم کرده معالجه میشود .
14. واریکوسل و عوارض بیضهها و ضعف اسپرم مردان با انداختن 3 عدد زالو زیر بیضهها معالجه میشود .
15. گلمژه و عفونت چشم با انداختن یک عدد زالو به هر طرف چشم معالجه میشود .
آیا می دانید که در کشور ترکیه مثل بانک خون، بانک زالو هم وجود دارد. به امید اینکه روزی بیمارستانهای ما هم به بانک زالو مجهز شوند.
به گفته يك عضو موسسه تحقيقات حجامت ايران ، نماينده ( سازمان جهاني بهداشت WHO ) در سال 1379 در زمينه كنگره بين المللي طب سنتي و مفردات پزشكي تهران ، از چند اتاق عمل مجهز بيمارستان هاي مطرح و در جه يك ايران بازديد كرده بود و گفته بود : اتاق عمل هاي شما ناقص است زيرا جايي براي نگهداري زالو و كاربرد زالو نديدم .
با کدام توجیه میتوان طبیبان کوچک ، آن متخصصان و جراحان حرفه ای که سلامت را به شما هدیه کرده اند کشت زالو ها را نکشید . ای طبیبان طبیعی خلاف قانون طبیعت است که چرخه حیات جانوری را به بهانه جلب رضایت بیمار به خطر افکنیم
------------------------------
حتما بخوانید
چرا زالوها را نباید کُشت ؟
تا قبل از قرن نوزدهم منابع طبیعی زالو هرگز به طور جدی به مخاطره نیافتاده بود ولی در طول این قرن و بعد از آن جمعیت های زالو به تاراج رفتند . در قرن نوزدهم عمدتا با حمایت آموزه های Broussais , کاربرد زالو رشد انفجار گونه ای داشت که نهایتا به وقوع جنون زالو یا مکتب خون آشامی در اروپا منجر شد .!! در آن ایام زالوها بعد از استفاده در دریاچه ها مجاور رها می شدند (که این روند جمعیت زالوها را به خطر نمی انداخت) . به هر حال کاربرد های گوناگون زالوها باعث شد منبع بومی آنها به طور محسوس کاهش یابد یکی از این کاربردها برداشت مهار نشده زالوها از محیط طبیعی به منظور فرستادن آنها در مقیاس تن مثلا از هامبورگ به فرانسه , آمریکا و استرالیا و انگلستان بود . که بسیاری از زالوها بعد از اینکار می مردند و دیگر هرگز به چرخه طبیعت بر نمی گشتند که اگر صادرات انجام نمی شد و زالوها به طبیعت بر می گشتند , جمعیت زالوها تا این میزان کاهش نمی یافت !!
که اخیرا همین سناریو در ایران در حال اجراست و با بی توجهی مسئولین محیط زیست قطعا ما با فاجعه ای که در هامبورگ آلمان رخ داد مواجه خواهیم شد .
چرا جمعیت زالوها در اروپا احیا نشد؟
زمین های مرطوب به خاطر زهکشی برای ادامه حیات زالوها نامناسب شده بودند و بخش بزرگی از محیط زیست های طبیعی زالو (مثل تالاب های کم عمق) تخریب شد و بازمانده زالوها مدت زیادی به طعمه هایی که جهت تکثیر بدانها نیاز داشتند دسترسی نداشتند . به علاوه در اروپا , سموم به کار رفته در محیط زیست ادامه حیات برای این موجودات حساس را خیلی مشکل تر ساخته است . تعداد محیط زیست های طبیعی زالو موجود در اروپا امروزه واقعا خیلی کم شده است .
اغلب زالوهایی که امروزه در اروپا برای اهداف پزشکی به کار برده می شوند وارداتی هستند که اکثرا در پرورشگاهها تکثیر می شوند .
در 24 جولای 2004 وزارت غذا و داروی آمریکا (FDA) بر اساس شواهد علمی در مورد کارایی زالو اندازی در بیماری هایی مثل استئوآرتریت زانو به طور رسمی زالو را به عنوان یک وسیله پزشکی تصویب نمود .این امر باعث شد دور جدیدی از اعمال فشار بر روی گونه ها گردد . اگر چه پذیرش و تائید زالو درمانی ممکن است خبر خوبی برای انسان ها باشد ولی خبر چندان خوبی برای زالو ها نبوده است .
آری بازیگران نقش هایشان تغییر کرده است , اکنون انسان ها انگل زالوها شده اند در حالی که مفید بودن زالوها برای انسان برپایه یک استراتژی ادامه حیات است که در طول دوره تکامل توسط زالو توسعه یافته است .با در نظر گرفتن اینکه زالوها مکررا در معرض انقراض بوده اند و تا مرز نابودی کامل پیش رفته اند به گونه ای که زالو هیرودومدیسینالیس از گونه های در معرض خطر واشنگتن قرار گرفت. (ص63 کتاب زالو درمانی پزشکی)
ما درمان و اعمال رفتار انسانی را به هر یک از موجودات خلقت بدهکاریم !
نکته ای که جالب توجه است این است که هیچ یک از حکما و اطبای بنام ایران , سخنی از کشتن زالوها پس از مصرف نگفتند و اصولا در قدیم کشتن زالو مرسوم نبوده است و ابن سینا در قانون خود می نویسد :
"از زالویی استفاده شود كه در آبهای خزهدار كه محل زیست قورباغههاست نمو كرده و نه زالویی كه در آبهای گلآلود سیاه بوده است . زالو را ابتدا سرازیر نگهدارید تا استفراغ كند و محتویات شكمش بیرون آید سپس اندكی خون بره به او بدهید. سپس مواد چسبنده و كثیف بدن او را با بوراكس پاك كنید استفاده از مواد صابونی عطردار مضر است و جایی را كه میخواهید زالو بگذارید با دست مالش دهید تا سرخ شود. بهتر آن است كه پس از جدا شدن زالو، محل گزش او را حجامت برنهید تا احیاناً اگر آزاری و عفونتی بر اثر نیش زالو عارض شده، از بین برود اگر پس از زالو اندازی خون بند نمیآید مازوج سوخته، نوره، خاكستر یا سوده نرم یا پودر باقلا و زردچوبه استعمال شود. زالو اندازی برای بیماریهای پوست از قبیل جوشها، دملها، لكههای سیاه و نقطههای سیاه و سپید و . . . مفید است"
و هیچ اشاره ای به کشتن زالوهای طبی ندارد و حتی انتقال بیماری از زالوهای طبی را منحصر در زالوهایی می داند که از آبهای گل آلود سیاه صید شده اند در حالی که معمولا صید زالو در تالابهای بزرگ کشور صورت می گیرد و نیز اشاره می کنند که زالو را مجبور به قی کنیم و سپس از او استفاده شود (البته زالوهایی که در روده و چینه دانشان مقداری خون از تغذیه قبل باقی مانده نه زالوهای گرسنه) .
و شیخ الرئیس در جای دیگر نحوه استفاده از زالو را این گونه مطرح می کنند :
" پس از صید کردن و سرازیر نگهداشتن زالو برای تخلیه معده , خون بره یا خون جانور دیگری را به نزد او می آورند تا به عنوان پیش غذا میل کند پس از پاک کردن بدن زالو با اسفنج نرم او را در آب پاک حمام می کنند و پس از شست و شوی پوست و مالش منطقه ای که خون باید گرفته شود زالو را در محل می چسبانند."
و حال قابل تامل که ابن سینایی که برای اولین بار به صورت کامل انواع زالوها را برشمرد و از لحاظ آناتومی و رنگ زالوها را به دو نوع سمی و غیر سمی تفکیک کرد به گونه ای که اقسام زالوها را از رنگ و شکل و اندازه تشخیص می داده و زالو های مفید را از مضر جدا می کرده است یا برای اولین بار ابن سینا بود که از وجود سه فک در زالو خبر داد و ... و اصولا مشاهدات و مطالعات و تحقیقات ابن سینا، مرجعی جهت استفاده ی دانشمندان ایرانی و غربی در مورد زالو شناسی و زالو درمانی می باشد.
باید توجه داشته باشیم که خون گیری از بیماران یکی از اصول پایه در طب قدیم مشرق زمین بود و گرفتن خون از بیماران به سه روش انجام می گرفت، فصد، حجامت و زالو انداختن.از روشهای مذکور، فصد و زالو درمانی مورد توجه اطبای غرب قرار گرفت، ولی حجامت مقبولیت عام نیافت، و علت آن این بود که برای حجامت لازم بود تا از یک وسیله ی شاخ مانند به نام «شاخ حجامت» (جهت بادکش کردن پوست) استفاده شود که شبیه بوق ساحران در قرون وسطی اروپا بود و اطبای غرب از بیم اتهام به جادوگری از انجام حجامت و به کارگیری وسیله ی مذکور خودداری کردند.
رازی و ابن سینا هر دو روی سه روش خونگیری کار کردند و پس از ترجمه ی آثار ابن سینا، زالو شناسی و زالو درمانی در غرب رواج یافت و کتب مرجع در این مباحث تدوین شد و انواع زالوهای اروپایی از نظر علمی مورد طبقه بندی قرار گرفتند.
ولی مرجع اصلی زالو شناسی غرب، مطالعات علمی ابن سینا بود و او بود که انواع زالوهای سمی و غیر سمی را تفکیک کرد. ابن سینا در مورد آناتومی زالو تحقیقات دقیقی نمود و بیان نمود که زالو دارای سه فک است که به کمک آنها پوست را می شکافد، این نظریه (دارا بودن سه فک در زالو) برای اولین بار توسط ابن سینا بیان شد.
و حال جای سوال است که چرا این دانشمند نامی ایران و جهان حرفی از قتل زالوهای طبی نزده است ؟!
ابن سینایی که تا این حد در بیان انواع زالو ظرافت به خرج داده چرا سایر اطبا را توصیه به قتل زالوها نکرده است؟
و این سوالات می تواند سببی باشد برای نگاهی عمیق تر به زالوهای طبی و کشتار بی رحمانه آنان !
چرا زالوها را نکشیم ؟
زیرا زالوها مانند سایر جانوارن وجودشان برای طبیعت ضروری می باشد زیرا آنان وظیفه ای در عالم هستی و چرخه طبیعت دارند که هیچ موجودی قابلیت اجرای آن را جز خود زالوها ندارند و قطعا حذف زالوها از چرخه طبیعت به دست انسان های به اصطلاح متمدن فاجعه ی زیست محیطی دیگری را به بار خواهد آورد .
و نیز این موجود زنده از چنان مکانیزم پیچیده ای برای جلوگیری از انتقال میکروارگانیسم ها برخوردار است که حتی به خاطر این رفتار طبیعی و غریزیشان آنها را در استریل کردن داخل بدن انسان استفاده می کنند .
آری زالوی غیر استریل نه تنها حامل انواع میکروب ها نیست بلکه از بین برنده آنان نیز می باشد.
برای فهم بهتر مطلب فوق مروری بر سیستم گوارش زالو می کنیم :
اغلب زالوهای هیرودینیده (مانند هیرودومدیسینالیس و هیرودو وربانا) عادت به خون خواری دارند و خون شکار خود را می مکند . یک زالو با بادکش خلفی اش به شکار می چسبد و سپس با بادکش قدامی فعالیت تغذیه ای خود را آغاز می کند 3 آرواره ی تیغه ای شکل و دندان دار زالو از دهان بیرون آمده و شبیه به اره حرکت می کنند
این امر باعث بریدگی Y شکل یا سه دندانه ای در پوست میزبان می گردد که با یک ماده با منشاء ناشناخته بی حس می شود . رگ های جلدی باز می شوند و خون تراوش شده به سمت محفظه پیش دهانی , حفره دهانی و حلق ماهیچه ای مکیده می شود . مواد فعال هیرودین یا ضد انعقاد که با ترشح بزاق روی زخم جاری می شوند از لخته شدن خون حتی بعد از اینکه زالو خود را از شکار جدا کرده است جلوگیری می کنند !!
زالو ها خون را به سرعت هضم نمی کنند و مقدار کمی از آنزیم های هضمی را خودشان تولید می کنند اما در عوض بر آنزیم های تولید شده توسط فلور میکروبی هم سفرگان داخلی تکیه می کنند . زالوها دارای باکتری هایی در روده هستند که آنزیم های خاصی را تولید می کنند , به جز آنزیم های درون زا که در همه ی زالوهای مطالعه شده یافت شده است . باکتری های هم سفره که گونه های خاصی دارند آنزیم های هضمی تخصصی تولید می کنند . زالوهای خون خوار مانند هیرودومدیسینالیس یک گونه باکتری به نام آئروموناس هیدروفیلا را در روده ی خود دارد که دو وظیفه ی مهم آن عبارتند از :
- این باکتری یک ماده آنتی بیوتیک ترشح می کند که از رشد سایر باکتری ها ممانعت کرده و به دنبال آن تجزیه خون را که به مدت طولانی در سیستم گوارشی آن ها باقی می ماند به تعویق می اندازد .
- این باکتری واجد مواد آنزیمی است که نقش مهمی در هضم و جذب مواد غذایی زالو ایفا می کنند . به نظر می رسد بخشی از نیاز ویتامینی زالوها به کمک باکتری های روده ی آن ها تامین می شود که مصداق دقیقی از رابطه ی همسفرگی داخلی است.
در زمان تغذیه زالوهای طبی چینه دانشان را با خون پر می کنند . چینه دان , بزرگ تر و وسیع تر از روده است و محلی است که خون عاقبت هضم می شود . خون می تواند در چینه دان به مدت طولانی باقی مانده و به آرامی و به کمک آنزیم باکتریایی تجزیه شود . آنتی بیوتیک های طبیعی چینه دان مانع از فساد و همولیز خون به وسیله میکروارگانیسم های خارجی می شوند تا باکتری های هم سفره ی زالو بتوانند خون را تجزیه کنند .
خون با موکوس مخلوط شده و هموگلوبین به صورت محلول آزاد می شود و سپس محتویات چینه دان به مقدار کم در یک زمان به کمک یک عضله ی تنگ کننده ی حلقوی وارد روده می شوند . تمام هموگلوبین محلول جذب می شود و قسمت بدون پروتئین هموگلوبین گویچه های سرخ هم به عنوان مدفوع از مخرج خارج می شود .
سلول های بزاقی و ترشحات آنها در هضم و جذب مواد غذایی نقشی ندارند .
روده میانی زالو فاقد آنزیم هایی مانند کربوهیدرازها , لیپازها و پروتئازها و به ویژه اندوپپتیدازها می باشد . گرچه در گونه های همه چیز خوار ممکن است برخی آنزیم ها ی فوق به میزانی جزئی حضور داشته باشند ولی وجود آنزیم اگزوپپتیداز در اغلب گونهای مطالعه شده اثبات شده است . بدیهی است که کمبود برخی از آنزیم های فوق ( که حضورشان برای گوارش غذا ضروری است ) به وسیله میکروفلور هم سفره ی داخلی تامین می شود . نتایج آزمایشات اثبات کرده اند که باکتری آئروموناس هیدروفیلا قادر به تولید پروتئازها , لیپازها و آمیلاز ها می باشد . مهم ترین آنها سینتاز می باشد که در تخریب گویچه های سرخ موجود در غذای خورده شده نقش مهمی دارد . همولیزین پروتئازی است که به تجزیه هموگلوبین کمک می کند . مقدار بسیار کمی از خون هضم نشده در روده باقی می ماند که از طریق مخرج دفع می شود .
همان طور که ذکر شد , باکتری های هم زیست داخلی در معده ی زالوها مواد آنتی بیوتیک تولید می کنند که در جلوگیری از فساد خون ذخیره شده در معده به مدت طولانی موثر هستند . و حتی اثر مثبت این مواد بر روی باکتری هایی از جمله باکتری سیاه زخم , کزاز , مننژیت , گلودرد میکروبی و تب گزارش شده است . باکتری موجود در روده زالو (آئروموناس هیدروفیلا ) عوامل عفونت هایی هم چون سل , اسهال خونی و دیفتری را در شرایط کشت آزمایشگاهی از بین می برد .
و علاوه بر آنزیم های باکتری آئروموناس غدد بزاقی و چینه دان در زالوهای طبی چندین ماده ی شیمیایی تولید می کنند که برای حیات زالوها ضروری است . این مواد عبارتند از :
داروی بیهوش کننده , عوامل محرک , گشاد کننده ی عروق , مواد ضد انعقاد و آنتی بیوتیک ها . از دیگر خواص شیمیایی غدد بزاقی , مکانیسم های ضد باکتریایی است که کپسول پلی ساکاریدی استرپتوکوک ها و دیگر باکتری های سمی و سخت را حل می کنند . این آنزیم توسط یک شرکت داروسازی بریتانیایی با عنوان علامت تجاری دارویی ثبت شده است . و نیز در تحقیقات اخیر که نتایج آن در کتاب Medical leech theropy انتشار یافت نیز بیان داشت در بزاق زالو ماده ای به نام LDTI را کشف نمودند که مستقیما به ویروس ایدز حمله می کند و آنرا نابود ساخته و متوقف می کند .
و حتی می توانیم بگوئیم هیچ میکروارگانیسمی در بزاق زالو رشد نمی کند .
و در نوشته ای از دکتر حاج طالبی آمده است " یك آنتی بیوتیك قوی به نام هیالورونیداز و آنزیمهای پروتئولیتیک مختلف در بزاق زالو وجود دارد كه انواع مختلف میكروارگانیسمهای بیماریزا را نابود می كنند . در طول سالها تجربه ی ما، هر نوع زخمی را كه زالو درمانی كردیم ، شفا گرفتیم ، بخصوص بعضی از زخمهائی كه بعد از سالها استفاده از آنتی بیوتیك های قوی درمان نشده بود ما با زالو درمانی , درمان كردیم. زالو با یك مكانیسم فوق العاده پیچیده اولاً اجازه نمی دهد هیچ میكروارگانیسمی از محل گزش خودش وارد خون شود، بعد بوسیله مواد بزاق خود محل گزش را به سرعت ترمیم می كند و در نهایت بوسیله ی بزاق خود میکرو ارگانیسمهای بیماریزائی كه در داخل بدن وجود دارند را از بین می برد .
زالو هم بصورت موضوعی و هم به صورت عمومی میكروارگانیسمها را نابود می كند. در طول سالها طبابت عسل و زالو را در اكثر زخمها و بیماریهای عفونی تجربه نموده ام و جوابهای معجزه آسا گرفته ام، به اعتقاد من عسل و زالو قویترین آنتی بیوتیك های طبیعت هستند و قوی ترین داروی ضد میكروارگانیسمهای مختلف ، كه در تمام جهان بصورت علمی و عملی تجربه شده اند ، هر چند كه در طبیعت گیاهان و مواد و حیوانات دیگری هستند كه نقش ضد میكروبی دارند، كه اگر در مورد آنها تحقیقات علمی بیشتری بشود دنیا نجات خواهد یافت. "
و در کل خون بلعیده شده توسط زالو بنابر جبر طبیعت و حفظ حیات این جانور , از انواع میکروارگانیسم ها پاک می گردد . و متاسفانه برخی ها فکر می کنند که مثلا اگر زالوها پس از مصرف کشته نشوند دوباره توسط افراد سودجو مورد استفاده واقع می شوند در حالی که این حرف غیر واقعی و از لحاظ عملی غیر ممکن می باشد زیرا وقتی زالوها به طور کامل خون بیاشامند حداقل تا 3 ماه دیگر هیچ اشتیاقی برای شکار نخواهند داشت و نگهداری زالوها به مدت 3 ماه امری غیر اقتصادی است و حتی وقتی زالوهای سیر شده را در تالاب ها رها کنید آنها برای اختفا به عمق آب رفته و در لابلای درخچه های آبی و گیاهان آبی نظیر دم گربه ای و نیز زیر سنگ ها پنهان می شود زیرا زالوی پر از خون شکاری لذیذ برای پرندگان و برخی از ماهیان می باشد و حتی زالوهای سیر در برخی مواقع مورد هجوم سایر زالوها قرار می گیرند که اگر تعداد زالوهای حمله ور شده زیاد باشد زالو مورد هدف جان خود را از دست می دهد و اصولا حتی این زالو ها پس از رها شدن در تالاب ها حتی به ندرت توسط صیادان صید خواهندشد . و نیز کسانی که می گویند این زالوها را دوبار مصرف می کنند محال است که کسی بتواند زالوی مملو از خون را روی موضع بچسباند و اصولا زالو به هیچ وجه موضع را نمی گیرد و سر می جنباند . و حتی به این دوستان توصه می شود زالوهای خود را بگیرند و با خانواده طی یک سفری شاد برای جشن درمان عضو بیمار خانواده , دسته جمعی به مناطق شمال کشور رفته و زالوها را با دستان خودشان در تالاب ها رها کنند که این کار شرافتمندانه ترین برخورد با زالوهای طبی می باشد . که چه زیبا نویسندگان کتاب مدیکال لیچ تراپی نوشته اند " رفتار دقیق با حیوانات اساس موفقیت و کیفیت بالای مرکز پرورش زالوی ماست . ما احساس می کنیم که ایجاد موقعیت برنده-برنده برای زالوها و انسان ها بهترین راه برای اطمینان از استفاده موفق و طولانی مدت همگام با زمان , از این منبع با ارزش است . این امر با برگرداندن زالوهای استفاده شده و رها ساختن آنها برای تغذیه در چراگاه هایشان ! انجام می گیرد . با بکارگیری این استراتژی ما امیدواریم تا زاد و ولد را به محیط زیست مناسب برگردانیم تا توسعه گونه ها را ترغیب نماییم "
و حال سوال دیگری که این روزها بر سر زبان هاست آن است که می گویند بدن زالوها که در تالاب ها زندگی می کنند آلوده به انواع میکروارگانیسم ها می باشد و از آنجا که نمی توان یک موجود زنده را استریل کرد پس این میکروارگانیسم ها به انسان ها انتقال می یابند که جواب این سوال به این گونه است :
اولا بر طبق نظر محققین که در کتاب "زالوهای آب شیرین ایران با تاکید بر گونه های انگل ماهیان" که نوشته دکتر جلالی و همکارانشان می باشد زالوهای موجود در زمین های شلتوک , هیرودیناریا مامیلنسیس (در فیلیپین) , نقش مهمی در انتقال ارگانیسم های بیماری زا مسبب طاعون گاوی بازی می کنند . و زالوهای خشکی (در جاوه اندونزی) ناقلین تاژک دارانی به نام هرپتوموناس هستند که زخم های قانقاریایی ایجاد می کنند و حال آنکه زالوهای طبی از مدل هیردومدیسینالیس می باشند و در ایران از تالاب های قسمت هایی از گیلان صید می شوند و ناقل هیچ بیماری نیستند.
و نیز زالوهای طبی بر خلاف سایر انواع زالوها به شدت به آبهای آلوده حساس می باشد و نیز عموما زالوها از آب های تمییز صید می شوند .
و نیز زالو قبل از نیش زدن موضع مورد نظر , با بزاق خود که حاوی مواد آنتی بیوتیک است موضع را تمییز کرده و سپس توسط بادکش قدامی خود که در زیرش خلاء نسبی ایجاد می کند موضع را می پوشاند و ارتباط آن را با محیط قطع می کند و سپس شروع به خون آشامیدن می کند و در ضمن پس از رها کردن موضع به علت خونریزی ثانویه از زخم , زخم شسته می شود و این جریان خون وریدی از ورود میکروارگانیسم ها به داخل زخم جلوگیری می کند و سپس درمانگر محیط اطراف زخم را با آب جوش یا صاف شده دم کرده آویشن تمییز می کند و سپس با استفاده از وسائل استریل زخم را پانسمان می کند . که در این رویه اگر هم بدن زالو آلوده باشد آلودگی انتقال نمی یابد و حال جالب است بدانید " که اپیدرم زالو , ماتریکس کلاژنی سوراخ داری است که با یک لایه شاخی ترشحی , پوشیده شده است (کوتیکول) و تقریبا هر 3 الی 10 روز یکبار به وسیله حرکات و انقباضات ماهیچه ای موجی شکل زالوها ریزش می کند . تناوب پوست اندازی به وسیله دما , کیفیت آب , و وضعیت تغذیه ای زالو تعیین می شود . پوسته ریخته شده از زالو شبیه پرده های سفید شناور متصل به گیاهان می باشد . که می تواند مثل حلقه های سفیدی روی زمین دیده شود یک لایه موکوسی که عمدتا از موکوپلی ساکاریدها تشکیل شده روی کوتیکول رشته ای را می پوشاند . لایه موکوسی نیز در خلال پوسته اندازی ریزش می کند این سد موکوسی دو لایه , از تماس مستقیم باکتری های گیاهان آبزی با اپیدرم زالو جلوگیری می کند. باکتری ها با هر پوسته اندازی حذف می شوند و محیط خارجی زالو عاری از هر نوع میکروارگانیسم می شود . پس بنابراین پوسته اندازی به عنوان یک روش طبیعی جهت بهداشت جانور و میزبان وی به کار می رود .افرادی که زالو نگه می دارند باید تدابیری برای پوسته اندازی زالو اتخاذ کنند و باید از اشیای زبر مثل سنگ های لبه تیز و گیاهان آبزی مانند گیاه دم گربه ای در ظروف زالو قرار دهند . گاهی اوقات می تواند با کشیدن ملایم پوسته , زالویی را برای خارج شدن از پوسته قدیمی اش یاری نمود توجه کنید که باید سعی شود کل پوسته خارج شود نه مقداری از آن"(ص 74 کتاب زالو درمانی پزشکی) و چقدر کامل شیخ الرئیس بیان نمودند که " پس از پاک کردن بدن زالو با اسفنج نرم او را در آب پاک حمام می کنند و پس از شست و شوی پوست و مالش منطقه ای که خون باید گرفته شود زالو را در محل می چسبانند" و در کل خوب است زالوها را چند روز در آب نگهداری نمائید و بدن آنها را بشوئید و یکی دو روز در آب شیرین بدون کلر نگهداری نمائید و هر روز مقداری از آب را تعویض نمائید و این تنها راه حل می باشد زیرا هیچ گاه زالو را استریل نمی توان کرد . و تا کنون گزارش انتقال بیماری های میکروبی از این طریق ذکر نگردیده است .
و البته این بحث انحرافی است و هر کس در مراکز طب سنتی و اتاق عمل های پیوند اعضا کار کرده باشد بطلان بودن این گفته را تصدیق خواهد کرد زیرا تا کنون هیچ گونه مشکلی پیش نیامده است و در موارد نادری هم که عفونتی ایجاد شده است تقصیر از سهل انگاری کادر درمان یا از خود بیمار بوده است . مثلا بیماری که پس از زالو درمانی در ناحیه صورت یک ساعت بعد دوش آب ولرم می گیرد این فرد اگر در محل زخم دچار عفونت شود دیگر نمی توان تقصیر را به گردن زالو انداخت و ...
و در آخر مطلبی از دکتر موسوی در صفحه 32 کتاب خون درمانی ایشان می آورم " باید توجه کرد که محل شکار زالو دارای اکوسیستم طبیعی باشد مثلا در مرداب هایی که به طور طبیعی زیست گیاهی و جانوری دارد و قورباغه ها در آن به راحتی زیست می کنند , زالوها پاک و دور از میکروب ویروس می باشند . اما از آب های سیاه و لجن و متعفن نباید زالو صید شود . آب های خزه دار زیستگاه مطمئنی برای شکار زالو می باشد . اخیرا از گوشه و کنار و از طریق رسانه های جمعی در مورد آلوده بودن زالوهای موجود در زیستگاههای طبیعی مطرح می شود که هیچ دلیل موجهی ندارد و زمینه ای است برای طرح و آماده سازی اذهان مردم مبنی بر رجحان زالوهای پرورشی و کنترل توزیع و تولید آن به منظور سودآوری به بهانه عناوین فوق . "
و اگر در موارد بسیار نادر عفونتی حاصل شود که معمولا در اثر عدم رعایت بهداشت رخ میدهد , جای نگرانی نیست زیرا در این موارد طب سنتی برنامه هایی برای رفع آن دارد که یکی از متداول ترین روش ها به شرح زیر می باشد :
در بیمارانی که احتمال عفونت می رود آویشن شیرازی , گل ختمی , تخم گشنیز را از هر کدام حدود 20 گرم با هم مخلوط و آسیاب کنید و با آب جوش خمیر و ضماد کرده پس از بند آمدن خون داغ داغ روی جای نیش زالوها به اندازه یک لایه ضخیم به قطر چند میلی متر بمالید و روی آن را با گاز استریل کاملا بپوشانید و باند پیچی کنید و سپس روی باند چسب ببندید تا هوا به داخل باند نفوذ نکند و این خمیر به مدت 24 ساعت مرطوب بماند و با این روش زخم سریع خوب شده و عفونت نمی کند زیرا مانند خمیر نان کمی ترش می گردد در این حالت دارو خاصیت ضد چرکی و ضدعفونی کنندگی شدید پیدا می کند. و تا 48 ساعت به موضع آب معمولی نریزید و محل را نخارانید و بعد از 24 ساعت می توانید پانسمان را باز کنید و بهتر است از بتادین , ساولن و الکل سفید استفاده نکنید چون همان ضماد کافی است ولی در صورت اصرار از الکل سفید استفاده شود.
و اگر پس از 24 ساعت خمیر را از زخم برداشتید در حالی که زخم می خارید یا متورم بود دوباره ضمادی با همان فرمول از نو تهیه کرده و به مدت 24 ساعت روی زخم گذاشته و از دم کرده آویشن 3 بار در روز استفاده شود و این سری پس از باز کردن پانسمان محل زخم را با بخار آب و سرکه ای که روی اتش به جوش آمده محل زخم را بخور دهید .و در صورتی که اعمال فوق کارایی نداشت با صلاح دید پزشک از آمپول و قرص های آنتی بیوتیک مانند سفیکسیم یا سفالیکسین استفاده شود.
و در کل در اندک مطالب فوق سعی بر این داشتیم که اثبات نمائیم کشتن زالوها و یا عدم استفاده از زالوهای طبیعی اشتباه می باشد و باید پندارها ی خویش را با حقایق عالم هم سو نمائیم .
و با تبعیت از فرمایش پیامبر اکرم (ص) که فرمودند : "ولا ضرر و لا ضرارا فی الاسلام " به دنبال حقیقت باشیم و سر خوشانه از کنار اتفاقات روز مره عبور نکنیم و با کمی تامل و دقت از اشتباهات گذشته خود آگاه شده و اصلاح نمائیم . به هر حال همه كارهای ما حساب وكتاب دارد. و قرآن می فرماید:( فمن یعمل مثقال ذرة خیرا یره ومن یعمل مثقال ذرة شرا یره).
و چقدر زیبا گفتند نویسندگان کتاب مدیکال لیچ تراپی که " ما درمان و اعمال رفتار انسانی را به هر یک از موجودات خلقت بدهکاریم " و یا در بخشی دیگر یادآوری کردند " اگر چه پذیرش و تائید زالو درمانی ممکن است خبر خوبی برای انسان ها باشد ولی خبر چندان خوبی برای زالو ها نبوده است " و یا این جمله که " اکنون انسان ها انگل زالوها شده اند."
و امیدوارم که توانسته باشیم حداقل شما را به تفکر پیرامون این موضوع وا داشته باشیم ولی بدانید جایگاه زالوهایی که در غرب به میکرو سرجن ( جراح کوچک ) و یا در طب سنتی به سرانگتان هنرمند طب سنتی معروفند , رها شدن در ظرف الکل یا نمک و ... نمی باشد !!! زالوهایی که اگر نبودند چه پاهایی که قطع نمی شد و ... و این رسم مردانگی نیست . که به جای تشکر آنها را به مقتل ببریم .
و در ضمن طبق آخرین گزارشات زالوهای طبی در ایران در حال انقراض می باشند که در صورت غفلت در آینده ای نه چندان دور حادثه ی تلخ هامبورگ آلمان را این بار در گیلان ایران شاهد خواهیم بود !!!!
الَّذینَ یَذْکُرُونَ اللَّهَ قِیاماً وَ قُعُوداً وَ عَلی جُنُوبِهِمْ وَ یَتَفَکَّرُونَ فی خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ رَبَّنا ما خَلَقْتَ هذا باطِلاً سُبْحانَکَ فَقِنا عَذابَ النَّارِ (آل عمران 191(
همانها که خدا را در حال ایستاده و نشسته، و آن گاه که بر پهلو خوابیدهاند، یاد میکنند و در اسرار آفرینش آسمانها و زمین میاندیشند (و میگویند:) بار الها! اینها را بیهوده نیافریده ای! منزهی تو! ما را از عذاب آتش، نگاه دار!
الَّذِینَ یَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُوْلَئِكَ الَّذِینَ هَدَاهُمُ اللَّهُ وَأُوْلَئِكَ هُمْ أُوْلُوا الْأَلْبَابِ
آن هایی كه به سخنان گوش فرا می دهند و از بهترین آن ها پیروی می كنند، اینانند كسانی كه خدا هدایتشان كرده و ایشانند خردمندان
)سورۀ زمر/ آیۀ ۱۸(