ارکان اربعه
به نام ایزد منان
اصلاح مزاج و طب سنتي
حتماً شما هم شنیده اید که فلان شخص طبعش گرم است یا فلان غذا به مزاج
وی سازگار نیست . البته روز به روز با پیشرفت علم اینها کم رنگ تر شده اند اما
هنوز هم برای خیلی افراد نقش حیاتی و تعیین کننده دارند ، حال ببینیم این اصطلاحات
یعنی چه ؟
در طب ایرانی تئوری بنیادینی داریم به نام اختلاط چهارگانه و طبع و
مزاج سرد و گرم . به این ترتیب که هر انسانی بطور ذاتی و ژنتیکی دارای طبیعتی است .
طبیعت گرم یعنی فرد گرمایی است ، در زمستان لباس کم می پوشد ، آب زیاد
می خورد ، میل به غذای خنک ، سرد و ترشح دارد و در صورت مصرف غذاهای گرم بدن او
دچار خارش و کهیر می شود.
طبیعت سرد یعنی فرد سرمایی است ، آب کم می خورد ، میل به غذا های گرم
مثل عسل و شیرینی دارد .
به غیر از طبیعت گرم و سرد، طبیعت خشک وتر هم داریم که از ترکیب این 4
صفت یا این 4 مزاج به وجود می آید که عبارتند از : دموی ، صفراوی ، بلغمی ، سوداوی
دموی ها گرم و تر هستند . صفراوی ها گرم و خشک هستند . سوداوی ها سرد و خشک و
بلغمی ها سرد و تر هستند .
حال اگر کسی متناسب با مزاجش غذا نخورد باعث بروز یکسری بیماری ها در
دراز مدت خواهد شد و برای درمان این حالت باید فرد را به حالت اولیه بر گردانیم که
به این کار اصطلاحاً اصلاح مزاج می گویند. جالب است بدانید که هر چیزی در روی این
کره ی زمین مزاج خاص خودش را دارد ، مثلا رنگ ها ، تصاویر ، موسیقی ، جغرافیای
منطقه ای و غیره ...
اگر ما مزاج خود را بدانیم یعنی می توانیم در مورد انتخاب شخص مورد
نظر برای ازدواج هم انتخاب بهتری داشته باشیم .
مثلا اگر مرد صفراوی و زن بلغمی باشد دائما در بحث و جدل هستند و حرف
همدیگر را نمی فهمند . حتی برای انتخاب شغل هم مزاج بسیار کمک کننده است . مثلا یک
مدیر باید دقیق ، پیگیر ، با هوش ، با اراده ، ریزبین و نکته سنج باشد که خصوصیت
صفراوی هاست . یا کارمند و فروشنده باید بلغمی باشد تا مطیع و آرام و صبور باشد .
اگر طبع بیمار مشخص شود و غلبه ای که یک یا چند خلط خاص در فرد ایجاد
کرده تعدیل شود ، ترمیم عضو های آسیب دیده انجام شده و بیماری درمان می شود . غلبه
یک خلط خاص سُمومی را در بدن ایجاد می کند که منجر به بیماری خاص غلبه ی آن خلط می
شود و بدون اصلاح مزاج و از بین بردن آن خلط غالب هرگز نمی توان آن بیماری را
درمان کرد و هر نوع درمانی فقط علائم آن بیماری را سرکوب می کند ولی روند تخریب
بدن همچنان ادامه دارد.
سموم جذب شده در لایه های سلولی رگها ، مویرگ ها ، کبد ، کیسه صفرا ،
معده ، روده ها و کلیه ها مانع از آن می شوند که درمان موثری صورت گیرد زیرا سُموم
مویرگهای آن عضو خاص را مسدود کرده و مانع از آن می شوند که غذا و اکسیژن لازم را
به آن بافت و عضو برسد . اگر ما بدون توجه به این قضیه درمان را انجام دهیم ،
توفیقی حاصل نمی شود و یا درمان موقتی خواهد بود و علت عدم موفقیت پزشکی امروز در
درمان بسیاری از بیماری های صعب العلاج به همین مسئله بر میگردد.
پزشکی امروز به جای درمان بیماری به سرکوب علائم آن می پردازد ، درست
مثل اینکه مکانی آتش گرفته باشد و ما به جای خاموش کردن آتش صدای آژیر خطر را قطع
کنیم !!! تغذیه نادرست ، مصرف مواد غذایی مملوء از هورمون ها و ترکیبات شیمیایی ،
عدم تحرک ، مصرف دراز مدت داروهای شیمیایی ، اعمال جراحی ، عادات غلط مثل مصرف
سیگار ، چای ، الکل ، تریاک و غیره ، استرس های روزمره ، رفتارهای غلط مانند دروغ
گفتن ، غیبت کردن ، حسادت ، حرص ، و طمع باعث تجمع و تمرکز اخلاط ناسره به دور
سلولها ، بافت ها و ارگان های بدن گردیده و مقدمه ایجاد بیماری است. بنابراین با
یک درمان اصولی باید این رسوبات و سموم را از بدن دفع نمود تا بدن به حالت طبیعی
خود برگردد.
نمونه بارز آن پوکی استخوان است که همه شاهدیم که بیمار هر روز چند
مشت قرص کلسیم و ویتامین می خورد ولی روز به روز هم پوکی استخوانش بدتر می شود.
زیرا علت فقط کمبود کلسیم نیست بلکه تجمُع سُموم مختلف در بدن است . زمانیکه این
سمُوم دفع شوند بیماری خود به خود بهبود می یابد . متأسفانه امروزه برای تشخیص از
انواع آزمایشات و عکس برداری ها استفاده می شود در حالیکه به معاینه ی بیمار و
صحبت بیمار کمتر توجه می شود . ما باید بدانیم که آزمایشات خطا پذیرند و نمی
توانند بسیاری از مسائل درونی بدن را آشکار کنند ، در حالیکه یک پزشک ماهر می
تواند از رنگ چهره ، چشم ها ، زبان ، نبض و معاینه بدن به همه ی ناراحتی های درونی
بیمار پی ببرد و این علائم کاملا دقیق هستند ولی آزمایشات ممکن است دقیق نبوده و
گاهی به اشتباه تفسیر می شود . بنابراین بیماری درست تشخیص داده نمی شود و ناقص
درمان می شود و درمان ناقص انواع بیماریهای دیگر را در پی دارد.
با توجه به توضیحات فوق آیا تا به حال دقت کرده اید که :
1) چرا هیچ اشتهایی به غذا ندارید ؟ یا بر عکس چرا اشتهایتان زیاد است ؟
2) چرا پوست شما شاداب و با طراوت نیست ؟
3) چرا موهایتان زودتر از حد معمول سفید شده اند ؟
4) چرا با مصرف بعضی از عطر ها سرتان درد می گیرد ؟
5) چرا دائم احساس خستگی و خواب آلودگی دارید ؟
6) چرا خواب خوبی ندارید و دائماً کابوس می بینید ؟
7) چرا خیلی زود عصبانی می شوید ؟
8) علت یبوست مزاج شما چیست ؟
و سوالات بسیار دیگری که مجال مطرح کردن آنها نیست . دقت کنید که جواب تمام این سوالات با شناخت مزاج خودتان امکان پذیر است. مزاج شناسی حدود 200 علامت دارد که می توانید با مراجعه به پزشکان حاذق طب سنتی نوع مزاج خود را مشخص کرده و سبک زندگی خود را مطابق با آن اصلاح نمایید.
شناخت اجمالی از طب سنتی :
طبق نظریه دانشمندان و عالمان طب سنتی ، جسم تمامی موجودات زنده تشکیل شده از عناصر موجود در عالم هستی ،
پس می توان نتیجه گرفت که :
انسان = عالم صغیر
و
عالم = انسان کبیر
و در طب اسلامی قرآن را علم کُل می دانند .
و عناصر تشکیل دهنده عالم هستی را به چهار دسته تقسیم بندی کرده اند که به آن ارکان اربعه گفته میشود، و هر کدام ویژگی خاص مربوط به خود را دارا میباشند :
1) آتش ( انرژی ، گرما ، حرارت ) : با ویژگی گرمی و خشکی
2) هوا ( گازها ) : با ویژگی گرمی و تری
3) آب ( یون ) : با ویژگی سردی و تری
4) خاک ( عناصر ) : با ویژگی سردی و خشکی
اجزاء اصلی تشکیل دهنده تمامی موجودات با وجود تنوع بسیار زیادشان مشترک میباشد و از این چهار رکن اصلی تشکیل شده اند و اعتقاد براین است که پس از مرگ و تجزیه هر موجودی این چهار رکن از یکدیگر جدا می شوند .
و نسبت به همین ویژگی طبع ها شناخته میشوند، بعنوان مثال درمورد فصول سال :
فصل بهار : گرمی و تری
فصل تابستان : گرمی و خشکی
فصل پاییز : سردی و خشکی
فصل زمستان : سردی و تری
و بدین صورت مزاج ها را تعریف میکنند :
1) دم : ( گرمی و تری )
2) صفرا : ( گرمی و خشکی )
3) سودا : ( سردی و خشکی )
4) بلغم : ( سردی و تری )
و بدین ترتیب طبع انسان را مشخص کرده اند و حتی سنین عمر هم دارای طبع های مختلفی میباشد ،
1) کودکی : از بدو تولد تا سن 15 سالگی را دموی ( گرمی و تری ) بهاری
2) جوانی : از 15 تا حدود 40 سالگی صفراوی ( گرمی و خشکی ) تابستانی
3) میانسالگی : از 40 تا 60 سالگی سوداوی ( سردی و خشکی ) پاییزی
4) پیری : از 60 سالگی به بعد را بلغمی ( سردی و تری ) زمستانی گویند .
و به همین صورت برای گوشت حیوانات و گیاهان که جنبه غذایی و دارویی دارند را مشخص کرده اند .
لازم به ذکر است که گفته شود در تمامی بیان ویژگی های ارکان اربعه همیشه دو ویژگی در کنار یکدیگر آمده است که یکی از آنها :
فاعله یعنی تأثیر گذار (
گرمی و سردی ) و
دیگری
مُنفعله یعنی تأثیر پذیر ( خشکی و تری ) میباشد .
ارتباط مزاج با دیگر عوامل محیطی :
ارتباط مزاج با ارث ( ژنتیک ) :
مسئله مهم و قابل توجه این است که خصوصیات مزاجی و اخلاطی نیز مانند دیگر خوصیات فرد ارتباط مستقیم به ژنتیک افراد دارد و فردی که به هر شکل والدینش دارای غلبه مزاج خاصی هستند ایشان نیز به همان سمت گرایش ژنتیکی خواهد داشت که به آن مزاج جبلی گویند و اگر در ابعاد بزرگ دقت کنیم خواهیم دید که مثلاَ ساکنین استانهای شمالی ایران دارای طبیعت ترکیبی بلغمی و کمی صفرا هستند و آنهایی که در استانهای جنوبی زندگی می کنند دارای دم و کمی سودا بوده و آنهایی که در استانهای غربی کشور ساکنند بیشتر دموی و ساکنین استانهای شرقی دارای مزاج بلغمی به همراه کمی سودا هستند .
در ابعاد بزرگتر جهانی ساکنین کشورهای آسیای شرقی دارای مزاج بلغمی به همراه صفرا و ساکنین اروپا دموی به همراه بلغم بوده و بعضی از ساکنین آفریقا سودایی به همراه کمی دم هستند .
ارتباط مزاج با جنسیت :
ارتباط مزاج با ساعات شبانه روز :
صبح : دم افزایش پیدا میکند .
ظهر : صفرا افزایش پیدا میکند .
عصر : سودا افزایش پیدا میکند .
شب : بلغم افزایش پیدا میکند .
ارتباط مزاج با اعضاء بدن :
اعضای رئیسه :
1) مغز : بلغم ( سرد وتر )
2) قلب : صفرا ( گرم وخشک )
3) کبد : دم ( گرم و تر )
4) دستگاه تناسلی ( بیضه و تخمدان ) : دم ( گرم و تر )
استخوان : سودا ( سرد وخشک )